مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
این من وهجر تو و حال به هم ریخته ام رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام منـم آن عــاشـق جـامـانـدۀ روز عـرفـه سـر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام آرزو داشـتــم امـسـال بـیـایـم عــرفـات گریه دار از غـم هر سال به هم ریخته ام هر دل آشـفـته پی هـم نـفـسی می گـردد با غمت خورده رقم فال به هم ریخته ام درد، بالاتـر از این نیست بـرایم انگـار دوری از توست در اقبال به هم ریخته ام خوش به حال شهدائی که سبکبال شدند به پـریـدن نـرسـد بـال به هـم ریخـتـه ام به تو و گریۀ هـنگـام غـروبت سـوگـنـد فـکـر جـدّ تـو و گـودال به هم ریخـته ام چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است زینب و وقـت جدایی ز تن ارباب اسـت |